گیلان, هفت آبان, در یک بعد اَز ظهرِ اَبری, به دنیا آمدم. خیلی زودتر اَز آنچه فکر میکردم صدای تنبک را شنیده بودم. در سه سالگی, میانِ جمعی هنری برای اَولین بار صدای تنبک با گوشم آشنا شد. طبقِ نقلِ خانواده, با لج و لجبازی تنبک را اَز صاحبش گرفتم و تا نیمه های شب آن را اَز این سوی خانه تا آن سوی خانه قِل دادم! صدای سحراَنگیز ساز و بازیگوشی من در آن شب, تأثیرش را هفت سال بعد بر من گذاشت.
اَز ده سالگی تا هفده سالگی یادگیریِ تنبک را نزد معلمانِ مهربانم: "عارف هنری کار", "بابک خواجه نوری" و "بهمن رجبی" آغاز کردم و به پایان رساندم.
راهِ یادگیری همچنان اِدامه دارد چرا که برای من تنبک, لطیفه ای است نهانی, که عشق اَز آن خیزد.